Site hosted by Angelfire.com: Build your free website today!


شنبه هفده آذرماه 1386 شیفت  Dبرای ماهیگیری به تیاب میناب سفر کرد.  افراد گروه عبارت بودند از1-ابراهیم شکوهی2- نورالدین محمدی چمردانی  3- حسین سیاحی 4- ایوب سرافراز5- حسن جلالی6- غلامشا حق دوست7- محمد تنیان. این گروه سفر خود را با دو دستگاه خودرو نیسان پیکاب و پاترول آغاز کردند.

 

گروه بعدازظهربه تیاب رسید. پس ازیافتن جایی مناسب برای اقامت بچه ها به کنار کانال رفتند تا موقعیت را بررسی کنند.مکانی که شیفت D آنجا اقامت گزیده بود حوضچه های پرورش میگو بود و کنال ها آب دریا را تا نزدیکی حوضچه ها آورده و سپس با پمپ آب را وارد حوضچه ها می کردند. نگهبان یکی از حوضچه ها که بچه ها آنجا اطراق کرده بودند با دیدن بچه ها خوشحال شد و اتاقی را در اختیار بچه ها گذاشت تا درصورت نیاز از آن استفاده کنند اما بچه ها ترجیح دادند که شب را بیرون ودر هوای آزاد بسر ببرند.

 

بچه ها وسایل مورد نیاز را برای ماهیگیری آماده کردند سپس به کنار کانال که در نزدیکی آنها بود رفتند. خوشبختانه یک قایق زواردرفته کناره کانال وجود داشت و بچه ها با استفاده از این قایق تور را در طرف دیگر کانل بستند.اسم این قایق را تایتانیک گذاشتند. ناخدایان این قایق ابراهیم شکوهی و محمد تنیان بودند که در ابتدا باهم هماهنگ پارو نمی زدند ودور خوشان می چرخیدند. بعدها توانستند بهتر قایق را هدایت کنند. گروه چند بار تور را دوطرف کانال بست و توانست مقداری ماهی بگیرد اما راضی کننده نبود.یکی از ناخداها هنگام پیاده شدن از تایتانیک لیز خورده و به درون آب افتاد.کناره کانال بسیار لیز بود و سبب سر خوردن تعدادی از بچه شد که باعث خنده دیگر افراد گروه گردید .که می توان به محمد. ابراهیم . حسن و حسین اشاره کرد.گروه دو کنده بزرگ اوکالیپتوس را همراه خود آورده بودند  ودر محل استقرارشان با آنها آتش روشن کردند. کنده ها تا موقع برگشتن گروه  همچنان میسوختند.

 

برای شام بچه ها ماهی تن با خاویار خوردند. برای خوابیدن ابراهیم و حسین به بالای پشت بام رفتند و بقیه زیر آلاچیق خوابیدند. سرو صدای سگها سکوت شب را می شکست. صبح ایوب پله چوبی را که ابراهیم و حسین با آن به پشت بام رفته بودند برداشت تا ابراهیم نتواند پایین بیاید پس از کلی خندیدن بلاخره پله را سر جایش گذاشت. صبحانه پنیر و خیارسبز و گوجه فرنگی بود و بچه ها بجوری هوس املت کرده بودند.

 

 گروه دوباره تور ماهیگیری را در دو طرف کانال بست. اما باز راضی کننده نبود. تنوع ماهیان صید شدده زیاد اما تعدادشان کم بود. ماهیانی از قبیل نایت. ماهی نیزه دار . گاریز. سرخو. میل فیش. هامورو میگو و خرچنگ. وقتی نگهبان حوضچه برگشت بچه ها به کانال دیگری برد و به آنها گفت که این کانال ما هی زیاد دارد بچه ها با دیدن کانال گفتند که یک دانه ماهی هم اینجا نیست اما بهر ترتیب تور ماهیگیری را برداشته و از دو طرف کانال شروع کردند عرض و عمق کانال کم بود و نیازی به قایق نبود مسافتی را در طول کانل طی کردند اما خبری از ماهی نبود. ابراهیم  . حسین . حسن جلالی و محمد تور را از دو طرف کانال گرفته و کف کانال را جارو می کردند. ناگهان به دسته بزرگی از ماهی برخورد کردند ماهیان خود را به تور می زدند تا فرار کنند اما درون تور گیر می کردند.

بعد بچه ها به کانال روبرویی رفتند در آنجا نیز ماهی زیاد بود میل فیش های بزرگ از روی تور می پریدند و روی ماسه کناره کانال می افتادند و بچه ها  روی آنها شیرجه می رفتند تا آنها را بگیرند. صحنه بسیار جالبی بود مخصوصا وقتی که ابراهیم و محمد سعی داشتند این ماهیان را بگیرند.

 بعد از چند بار تور انداختن بچه ها کلی ماهی گرفتند ولی فقط گاریز و میل فیش بود. ایوب فقطا مامور تدارکات و فیلمبرداری بود و وارد آب نشد. نورالدین هم به بچه ها در بیرون آوردن ماهیان از تور کمک می کرد. بیرون آوردن ماهیان از تور کار سختی بود زیرا ماهیان به تور گیر می کردند وباید طوری آنها را بیرون می آوردند که تور پاره نشود. از ناهار خبری نبود و بچه ها با خرما خود را مشغول کردند سپس وسایل خود را جمع کرده و به بندر برگشتند.

در خانه ابراهیم ماهیان را بین افراد گروه تقسیم کردند. هرچند که از این سفر فیلمبرداری شد اما هنوز از DVD آن خبری نیست.