Site hosted by Angelfire.com: Build your free website today!
صفحه اصلي
صفحه قبلي
  شهداي عاشورا  


ادامه ليست 82 نفر از شهداي كربلا
سوار بن منعم بن حابس همدانى
 
سويد بن عمرو خثعمى
 
سيف بن حارث بن سريع جابرى
 
سيف بن مالك عبدى
 
حبيب بن عبد الله نهشلى
 
شوذب،مولى شاكر
 
ضرغامة بن مالك
 
عابس بن ابى شبيب شاكرى
از شهداى كربلاست.عابس،از رجال برجسته شيعه و مردى دلير،سخنور،كوشا وتلاشگر،شب زنده‏دار،از طايفه بنى شاكر بود.اين طايفه از شيعيان مخلص و فداكار درراه ولايت امير المؤمنين بودند و از شجاعان عرب به شمار مى‏آمدند.به آنان‏«فتيان العرب‏»

مى‏گفتند.از كسانى بود كه وقتى مسلم بن عقيل،نامه امام حسين‏«ع‏»را براى اهل كوفه‏خواند، به پا خاست و اعلام هوادارى و حمايت كرد و پس از بيعت كوفيان با مسلم بن‏عقيل،بعنوان پيك،نامه‏اى از سوى آنان به امام حسين‏«ع‏»در مكه رساند. (2) دلاوريهاى اودر كربلا مشهور است.وى همراه هم پيمان خود«شوذب‏»،در حماسه عاشورا به نبردپرداخت و شهيد شد. (3) رشادتهاى او چنان بود كه سپاه كوفه از نبرد تن به تن با وى ناتوان‏بودند.به دستور عمر سعد، از اطراف او را سنگباران كردند.او هم زره از تن بيرون آورد وكلاهخود از سر برداشت و خت‏شد و با تيغ بر دشمن حمله كرد و يك تنه آنقدر جنگيد تادر قلب ميدان و محاصره دشمن به شهادت رسيد. (4) سر او را از پيكرش جدا ساختند.سرمطهرش در دست عده‏اى بود و هر كدام مدعى بودند كه من بودم كه او را كشتم،تا به‏جايزه‏اى دست‏يابند. 

 
عامر بن حسان بن شريح طائى
 
عامر بن مسلم عبدى
عبد الرحمن بن عبد الله ارحبى
 
عبد الرحمن بن عبد ربه انصارى خزرجى
 
عبد الرحمن بن يزيد
 
عبيد الله بن يزيد بن نبيط(ثبيط)عبدى
 
عمران بن كعب بن حارث اشجعى
 
عمار بن ابى سلامه دالانى
 
عمار بن حسان طائى
 
عمرو بن جناده انصارى
 
عمر بن جندب حضرمى
 
عمرو بن خالد بن حكيم ازدى
 
عمر بن خالد صيداوى
 
عمرو بن عبد الله جندعى ابو ثمامه صائدى
 
عمرو بن ضبيعه تميمى
 
عمرو بن قرظه انصارى
از شهداى كربلاست.پدر او(قرظه)از اصحاب على‏«ع‏»و از خزرجيانى بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب على‏«ع‏»با دشمنانش جنگيد.عمرو،از كوفه آمد ودر كربلا،روز ششم محرم به سيد الشهدا«ع‏»پيوست.امام در گفتگوهايش با عمر سعد،اورا براى مكالمه مى‏فرستاد و او جواب مى‏آورد،تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع‏شد. (25) روز عاشورا جلوى امام حسين‏«ع‏»ايستاده بود و تيرهاى دشمن را با سينه و پيشانى‏خود به جان مى‏خريد و اينگونه از جان امام محافظت مى‏كرد.زخمهاى زيادى بر پيكرش‏نشست.به امام خطاب كرد كه:اى پسر پيامبر!آيا وفا كردم؟حضرت فرمود:آرى!تو پيش‏از من به بهشت مى‏روى.از من به پيامبر سلام برسان و بگو كه من در پى تو مى‏آيم و...افتاد و شهيد شد. (26) نامش در زيارت ناحيه آمده است.برخى هم شهادتش را در عرصه‏ميدان و پس از رجز و رزم گفته‏اند.رجز او چنين بود:

قد علمت كتيبة الانصار انى ساحمى حوزة الذمار ضرب غلام غير نكس شارى دون حسين مهجتى و دارى

 
عمر بن قرضه
 
عمر بن عبد الله ابو ثمامه صائدى
 
عمرو بن مطاع جعفى
 
عمير بن عبد الله مذحجى
 
قارب ، مولى الحسين
 
قاسط بن زهير تغلبى
 
قاسم بن حبيب ازدى
 
قره بن ابى قره غفارى
 
قعنب بن عمرو نمرى
 
كردوس بن زهير تغلبى
 
كنانة بن عتيق تغلبى
 
مالک بن عبدبن سریع
 
مجمع بن عبد الله عائذى
 
مسعود بن حجاج و پسرش
 
مسلم بن عوسجه اسدى
اولين شهيد عاشورا كه در حمله نخست به شهادت رسيد.پير مردى بزرگوار از طايفه‏بنى اسد و از چهره‏هاى درخشان كوفه و هواداران اهل بيت‏«ع‏»بود.از اصحاب پيامبر«ص‏»

و مسلمانان با سابقه به شمار مى‏رفت و از آن حضرت روايت هم كرده است.پارسا،شجاع‏و سواركارى نامى بود و در فتوحات اسلامى شركت مى‏كرد و در همه جنگهاى‏امير المؤمنين‏«ع‏»حضور داشت.در كوفه براى حسين بن على‏«ع‏»بيعت مى‏گرفت.

مسلم بن عقيل در برنامه كوتاه مدت نهضت،او را در راس عده‏اى از طايفه مذحج و اسدقرار داد. (25) در نهضت مسلم،نقش دريافت پول از هواداران و تهيه سلاح براى نهضت را برعهده داشت.جاسوس‏«ابن زياد»،به نام‏«معقل‏»از همين طريق به مخفيگاه مسلم پى برد.

در كربلا از ياران شجاع و فداكار امام بود.شب عاشورا كه امام از ياران خواست ازتاريكى شب استفاده كرده،از صحنه خارج شوند،يكى از كسانى بود كه برخاست و ضمن‏اعلام وفادارى و مقاومت تا شهادت،گفت:«و الله لو علمت انى اقتل ثم احيى ثم احرق ثم‏اذرى يفعل بى ذلك سبعين مرة ما تركتك فكيف و انما هى قتلة واحدة ثم الكرامة الى‏الابد.» (26) به خدا قسم اگر هفتاد بار كشته شوم،سوزانده شوم و خاكسترم بر باد رود،هرگزتو را رها نخواهم كرد،تا چه رسد به اينكه اكنون يك بار كشته شدن است،سپس كرامت‏ابدى است.روز عاشورا،رجز مسلم بن عوسجه در مبارزه چنين بود:

ان تسئلوا عنى فانى ذولبد من فرع قوم فى ذرى بنى اسد فمن بغانا حايد عن الرشد و كافر بدين جبار صمد (27)

كه حاكى از بصيرت دينى و دشمن شناسى او و كافر دانستن جبهه مخالف است.سپاه‏دشمن چون در نبرد تن به تن ياراى جنگيدن با او را نداشتند،او را سنگباران كردند.چون‏مسلم به زمين افتاد،رمقى در تن داشت كه حسين بن على‏«ع‏»و حبيب بن مظاهر خود را به‏او رساندند. امام او را دعا كرد و حبيب چون نزديك او آمد،مسلم او را توصيه نمود كه‏مبادا حسين‏«ع‏»را تنها گذارد

 
مسلم بن كثير ازدى
 
منجح ، مولى الحسين‏
 
نافع بن هلال
از شهداى كربلاست.نافع،بزرگوارى دلاور،قارى قرآن،كاتب و از حاملان حديث واز اصحاب امير المؤمنين‏«ع‏»بود و در سه جنگ جمل،صفين و نهروان در ركاب آن‏حضرت بود.وى از شخصيتهاى بارز كوفه بود و پيش از شهادت مسلم بن عقيل،مخفيانه‏از كوفه بيرون آمده به استقبال امام شتافته بود،سپس همراه امام حسين‏«ع‏»به كربلا آمد.دركربلا همراه عباس‏«ع‏»در آوردن آب به خيمه‏ها مشاركت داشت. (1) از جمله كسانى بود كه‏در سخنرانى پرشورى مراتب وفادارى خويش را نسبت به سيد الشهدا ابراز داشت.نافع،نام خود را روى تيرهاى زهرآگين خود مى‏نوشت و همواره با آنها تيراندازى مى‏كرد. (2) روزعاشورا وقتى تيرهايش تمام شد،شمشير كشيد و بر سپاه كوفه تاخت،در حالى كه چنين‏رجز مى‏خواند:

انا الهزبر الجملى دينى على دين على

كوفيان با سنگ و تير،او را مورد ضربه‏هاى خود قرار دادند تا اينكه بازوهايش‏شكست.او را محاصره كرده و زنده دستگير نمودند.شمر او را گرفته نزد عمر سعد برد.

سپس به دست‏شمر به شهادت رسيد.از جمله رجزهاى او چنين بود:

انا الغلام اليمنى الجملى دينى على دين حسين بن على ان اقتل اليوم فهذا املى فذاك رايى و الاقى عملى (3)

بعضى نيز او را هلال بن نافع گفته‏ اند.

 
نعمان بن عمرو راسبى
 
نعيم بن عجلان انصارى
 
وهب بن عبد الله كلبى
 
يحيى بن سليم مازنى
 
يزيد بن حصين همدانى
 
يزيد بن زياد
 
يزيد بن نبيط
 

صفحه قبلي